۱۳۹۰ خرداد ۵, پنجشنبه

جِداً اين مزخرفات از مخ جناب (علامه)به روي كاغذهاي پاك لجن پاشي كرده ! ؟ و :با درودي دوباره را نيز درپايان بخوانيد

با درود به خوانندگان ارجمند و دوستان وياران گراميء«آلارا».
.......................................................................
در دوران جواني حدود45سال پيش ازاكنون به طور اتفاقي دريك كتابفروشي در اطراف حرم امام رضا(ع)درمشهدبااستادِمثلا"شهيد!عاليجناب (شيخ مرتضي مطهري) آشنا شدم البته بامعرفي شدن من مثلا"بندهءخداتوسط دائي جان ضد ناپلئونم كه ايشان نيز يك روحاني(= آيةالله؛ شيخ؛ آخوند؛مرجع تقليد؛ و...)بود. و من كه در باورم جناب خيّام راعموجان بزرگوار خودم مي پنداشتم وشاعرونويسندهء تقريبا"نيمه مشهوري درآن ايّام به حساب مي آمدم وآثارم درمجلاتي چون«نگين» و«رودكي»و«خوشه»و«فردوسي» و«اميدايران »به چاپ ميرسيد وبابزرگان هنر و ادب وموسيقي ارتباط و مكاتبه ومصاحبه داشتم؛ به سفارش اين دو روحانيء مثلا" فرهيخته؛ دعوت شدم به همكاري با مجلهءمذهبيء«مكتب اسلام»كه باسردبيري «ناصرمكارم شيرازي» و دفترش درخيابان ارم شهرقم بود؛
خوشبختانه يا متأسفانه باآن مجله همكاريهاي ادبي و... هم كردم ووو... و اين همكاريهايم بااين نشريه ي اسلامي باعث شد كه ديگر« احمد شاملو»آثارم را در«خوشه »اش منتشرنكند . بگذريم ... داستان خيلي طولاني ميشود اگربخواهم لب باز كنم .
ولي خيلي زودفهميدم و بُريدم وازفريبي كه خورده بودم توسط زنده ياد«دكترعلي شريعتي» به خود آمدم ومثلا" تا امروزبيداروبيدارترشدم ووو...
وامّا بعد: يك ايميل برايم رسيده كه خيلي سرم را به درد آورد؛ خودم را دلداري دادم كه متن آن ممكنست مغرضانه باشد . آخرمگر ممكن است شخصيّت بزرگي چون حضرتِ «شهيدمرتضي مطهري» چنين مزخرفاتي را دربارهءاَبَرْ انسان كاملي كه مقامش در رديف وشايدحتي برتر ازحكيم«فوبي كوانتز»باشديعني درباره ي( حكيم ابوالقاسم فردوسي طوسي) به زبان قلمش بياورد وبگويد و بنويسد . اين؛ چگونه «علامه» اي است؟ چه قدر نمك نشناس و ناسپاسند اين آخوند جماعت !
در ادامه عين ايميل مذكور الفوق رابه شيوهء «كپي پيست» آورده ام تا شماخودتان
قضاوت كنيد و ببينيد كه ما و شما دركجاي زمين ودر ميان چه موجودات عجيب و غريب و مضحكي، زندگي مان رامُردگي كرده ايم !:
...................................................................
ساعت 23:45 پنجشنبه 1390/3/5 (ش.ا)
....................................................................................................................

قضاوت با شماست
. . مرتضی‌ مطهری








مرتضی مطهری : فردوسي مردي زيانكار بود؛ زنده‌ كردن‌ لغات‌ فارسي‌ باستاني‌، برگشت‌ از تعاليم‌ قرآن‌ است





مرتضی مطهری درباره فردوسی ،شاعر بزرگ ایرانی که زبان پارسی را زنده کرده است میگوید : فردوسي مردي زيانكار بود.زنده‌ كردن‌ لغات‌ فارسي‌ باستاني‌، برگشت‌ از تعاليم‌ قرآن‌ است‌. اینهمه‌ سر و صدا برای‌ عظمت‌ فردوسی‌، و جشنواره‌ و هزاره‌ و ساختن‌ مقبره‌، و دعوت‌ خارجیان‌ از تمام‌ کشورها برای‌ احیاءِ شاهنامه‌، و تجلیل‌ و تکریم‌ از این‌ مرد خاسر زیان‌ بردۀ تهیدست‌ برای‌ چیست‌؟! برای‌ آنست‌ که‌ در برابر لغت‌ قرآن‌ و زبان‌ عرب‌ که‌ زبان‌ اسلام‌ و زبان‌ رسول‌ الله‌ است‌، سی‌سال‌ عمر خود را به‌ عشق‌ دینارهای‌ سلطان‌ محمود غزنوی‌ به‌ باد داده‌ و

شاهنامۀ افسانه‌ای‌ را گرد آورده‌ است‌


پايگاه علوم و معارف اسلام.قسمتهايي از كتاب نورملكوت قرآن - تاليف آيت الله مطهري/ جلد چهارم

................................................................................................................................
با درودي دوباره
يك ايميل ديگربرايم هم اكنون( درساعت 1 بامداد سه شنبه 1390/3/10رسيده
كه جناب فرستنده ي اين ايميل مراخبر داده اند كه (موردتوهين به حضرت حكيم ابوالقاسم فردوسي طوسي )به اشتباه به ( حضرت شهيد مطهري)نسبت داده شده است، كه اين توهين ناهنجار و ناگواربه ((حضرت فردوسي طوسي كه ازپيروان راستين دين محمّدمصطفي(ص)و عليّ مرتضي (ع)بوده است)) ازطرفِ «آية ا... محمدحسين حسيني طهراني» بوده ، كه با اينكه اين بنده (نويسندهء  همين وبلاگ) ايشانرا درسال
هاي قبل از 1370 شمسي در طهران ودر مشهد ديده ومصاحبت داشته بوده ام ، وچنين خطائي از ايشان قابل باورم نيست ولي ازاين مرحوم احتمال يك چنين خطا و اسائه ي ادب وگفته يانوشته ي ناهنجاري، ممكن تر است تانسبت دادنش به« شهيد مرتضي مطهري» كه يكي از بهترين شاگردان «حضرتِ علامه طباطبائي » بوده وازدرياي معرفت و بينش آنحضرت گوهرها بهره ونصيب داشته است .
در خاتمه ي كلامم ، ايميل جديد مذكورالفوق را به شيوه ي كپي پيست براي شما گراميان به يادگارگذاشته ام . و در همين جا ازغفلت و شتاب بيجاي خويش، ازهمهء شمابزرگواران و مخصوصا" از روح پاك آن فرزانهء مطهر، پوزشخواهي دارم .
و اكنون ايميل را ببينيد و بخوانيد :
...............................................................

آدرس:

آیت الله محمد حسین حسینی تهرانی: فردوسي‌ با شاهنامۀ افسانه‌اي‌ خود خواست‌ باطلي‌ را در مقابل‌ قرآن‌ عَلم‌ كند!
اينهمه‌ سر و صدا براي‌ عظمت‌ فردوسي‌، و جشنواره‌ و هزاره‌ و ساختن‌ مقبره‌، و دعوت‌ خارجيان‌ از تمام‌ كشورها براي‌ احياءِ شاهنامه‌، و تجليل‌ و تكريم‌ از اين‌ مرد خاسر زيان‌ بردۀ تهيدست‌ براي‌ چيست‌؟!
براي‌ آنست‌ كه‌ در برابر لغت‌ قرآن‌ و زبان‌ عرب‌ كه‌ زبان‌ اسلام‌ و زبان‌ رسول‌ الله‌ است‌، سي‌سال‌ عمر خود را به‌ عشق‌ دينارهاي‌ سلطان‌ محمود غزنوي‌ به‌ باد داده‌ و شاهنامۀ افسانه‌اي‌ را گرد آورده‌ است‌. نزول‌ سورۀ تكاثر، براي‌ از بين‌ بردن‌ افتخار به‌ موهومات‌ ملّي‌گرائي‌ است‌.
قرآن‌ فاتحۀ مباهات‌ و فخريّۀ به‌ استخوانهاي‌ پوسيدۀ نياكان‌ را خوانده‌ است‌؛ و با نزول‌ سورۀ أَلْهَیٰكُمُ التَّكَاثُرُ * حَتَّي‌' زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ديگر كدام‌ مرد عاقلي‌ است‌ كه‌ به‌ اوهام‌ و موهومات‌ بگرود، و به‌ نام‌ و اعتبار پدران‌ مرده‌ و عظام‌ پوسيدۀ آنها در ميان‌ قبرها خوشدل‌ گردد؟ او با گامهاي‌ قويم‌ خويشتن‌ خود در راه‌ افتخار و شرف‌ ميكوشد.
تبليغات‌ براي‌ فردوسي‌ و شاهنامه‌، تبليغات‌ عليه‌ اسلام‌ است‌.
فردوسي‌ با شاهنامۀ افسانه‌اي‌ خود كه‌ كتاب‌ شعر (يعني‌ تخيّلات‌ و پندارهاي‌ شاعرانه‌) است‌ خواست‌ باطلي‌ را در مقابل‌ قرآن‌ عَلم‌ كند؛ و موهومي‌ را در برابر يقين‌ بر سر پا دارد. خداوند وي‌ را به‌ جزاي‌ خودش‌ در دنيا رسانيد، و از عاقبتش‌ در آخرت‌ خبر نداريم‌. خودش‌ مي‌گويد:
بسي‌ رنج‌ بردم‌ در اين‌ سال‌ سي
عجم‌ زنده‌ كردم‌ بدين‌ پارسي‌
چو از دست‌ دادند گنج‌
مرا نبد حاصلي‌ دسترنج‌ مرا
ما در زمان‌ خود هر كس‌ را ديديم‌ كه‌ خواست‌ عجم‌ را در برابر اسلام‌ عَلم‌ كند، و لغت‌ پارسي‌ را در برابر قرآن‌ بنهد، با ذلّت‌ و مسكنتي‌ عجيب‌ جان‌ داده‌ است‌. فَاعْتَبِرُوا يَـٰٓأُولِي‌ الابْصَـٰرِ!*
منبع: کتاب "نور ملكوت قرآن" تالیف مرحوم آیت الله محمد حسین حسینی تهرانی ، ج‏4/ صفحات 146-147
* توضیح ما: متاسفانه بعضی از پایگاه های اینترنتی به اشتباه این مطلب را به مرحوم آیت الله مطهری نسبت داده اند!
 

۱ نظر:

  1. ای بیسواد عوام عقده ای لا اقل از کتابی حرف بزن که روی جلدش را دیده ای ودر نتیجه میدانی نوشته کیست.این کتاب نوشته شخص دیگری است نه مطهری :سید محمد حسین حسینی طهرانی.
    لا اقل در اینتر نت بدون دیدن کتاب بفهم نویسنده اش کیست.
    بیسواد عوام.
    برو آدم شو !

    پاسخحذف