۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۰, جمعه

يك وجدان فرا نگر


با درود به ايرانيان به نيمه بيداري رسيده ي گرامي .
اميدوارم با شگردهاي نفرت انگيزسيّاسان دست نشانده ي شيطان؛ همين اندك«نيمه بيداري » تان دوباره به«خوابِ بي سپيده دمان جهل وخرافه وكوردلي»كشيده نشود.
راستش را بخواهيدبه فرمايش حضرتِ رندِشيراز«حافظ»: من((«خلوتْ گُزيده را» به «تماشا»چه حاجت است)) امّا خارج ازدرستي ونيزجداي ازجاذبه ي فريبنده ي اين غزل عاليجنابْ حافظِ شيرازي؛ مراهمواره يك وجدان فرانگرازمرزهاي«خودي» و«بيخودي»ي«اقبال لاهوري»وارم بيرون مي پَرانَدْ وبه ميان خلقِ پُرْدردْ مي رانَدْ.
سخن كوتاه؛ كه امروزه روزنبايدگوسفندانه به نواي ني ي هيچ چوپاني دلْ خوشْ كردْ.
اين چوپانان مُدرنيزه شده ازهرنوعش چه ايراني ؛ چه عربي؛ و چه هندي اش؛ وخلاصه چه «باگوان راجنيش اُشُو»وَچه«بن لادن» وَچه«سَيّدحسن نصرالله» وَنيزْچه
«سيدعلي حسيني خامنه اي»كه نامش پُرازدلْ ربائي ي يك مصراع «رباعي»است وچه شرقي وچه غربي و چه شمالي و چه جنوبي و چه مركزي!!ميخواهند اهل زمين را به نام« دين يا قانون يا فلسفه يا هنرياتكنولوژي ياهردردومرض ايسمي ي ديگر»
به بردگي و اسارت وترس ازخدا و قيامت و... بكشانند؛ تاچه شود!!؟؟ هان!!؟؟
من؛ در ايران زمين به هيچ فردي ايمان ندارم جزاندكي ازپاكان ودرست كرداران؛ و
اميدوارم آنان كاري كنند كارستاني ؛ كه ازمن تقريبا" هفتادساله جزنوشتن وهشدار دادن كار ديگري ساخته نيست . امّااين خطوط مقدّمه اي بود براي ارائه ي يك ايميل؛
كه همين جمعه ي 1390/2/30 دريافتش كرده ام وتا قبل از ساعت يك بامداد شنبه ي
1390/2/31به توفيق و ياري حضرت حق انتشار داده خواهد شد والبتّه كه«شد».
اينهم از موردي كه بايد ملاحظه و مطالعه اش بفرمائيد؛ باورداشتن يانداشتنش باخود شما و درك و فهم خودتان . هو حق يا«.........»مدد. :
                ............................................................







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر